پَرسِه ها و پُرسِه ها



 

اندیشیدن خندیدن می خواهد


 


خنده شاید اولین بهانه ی ما بود و این چنین شد که قیل و قال را راه انداختیم تا شاید اتفاقی هرچند کوچک را در گروه فلسفه تجربه کرده باشیم: طنزی که تن به جدیّت می زند. قرار است قیل و قال این تجربه را تا آن جا که امکان پذیر است بسط دهد که مشخصاً در چهار سطح متمرکز خواهد بود:

 

1. قیل و قال بهانه ای ست برای نزدیک تر کردن هم بندی های گروه فلسفه به یکدیگر و ایجاد فضایی دوستانه تر میان آن ها که بی گمان این صمیمیت خود می تواند سبب آن گردد که هم حضورمان در دانشکده و کلاس چندان جانکاه نباشد و هم در رفع و رجوع مشکلات و مسایل آموزشی، علمی و صنفی راه گشا باشد. بنابراین قیل و قال از نوشته ها و یادداشت ها، شعر و داستان و مقالات شما و حتا پیام های تبریک و غیر آن استقبال می کند.

 

2. قرار است در قیل و قال به مشکلات موجود در گروه نیز پرداخته شود. چیزی شبیه این که چرا فلان عنوان درسی را با فلان استاد ارایه کرده اند که در صلاحیت اش جای چون و چرای بسیار است( البته اگر نگویند شما صلاحیت تشخیص صلاحیترا ندارید ) یا چرا تنها عناوین محدودی از واحدهای اختیاری ارایه می شود و اصلاً چرا ما نباید رنگ اساتید مدعوِ درست و حسابی را در گروه ببینیم و... پس قرار است در قیل و قال مدام گروه و اساتید را زیر ذره بین بنشانیم تا مبادا همه چیز بی سر و صدا ختم به خیر شود و سرِ ما هم بی کلاه.

 

3. می خواهیم تا آن جایی که از دست مان بر می آید به مسأله ای مغفول مانده اما مهم نیز بپردازیم یعنی نظام آموزش فلسفه و هر آن چیزی که ربطی به آن پیدا می کند؛ چه نقد بررسی نظام آموزش فلسفه در ایران باشد یا وضعیت آموزش فلسفه و تفکر فلسفی ِ آن سوی آب ها.

4. و سرانجام نوشته ها و پرسه های بچه های گروه در فلسفه یا در باب چیزهای دیگر اما با رویکردی فلسفی است که قرار است در قیل و قال آورده شود تا بدین سان تجربه ای دیگر نیز آزموده شود: تجربه ی شیرین نخستین گام زدن ها و پرسه زنی ها در وادی بی مرز اندیشه ی فلسفی. 

 پی نوشت:

آن چه را از نظر دور نمی باید داشت این است که قیل و قال بیش و پیش از هرچیز مایه ای از طنز دارد و گردانندگان آن هم بر این امر تأکید بسیار دارند که طنز را باید بسیار جدی گرفت. اندیشیدن، خندیدن می خواهد.

قیل و قال، نشریه ی گروه فلسفه دانشگاه تهران، شماره ۱، دوشنبه ۱۸ آبان ۸۳